غفلت

نمی تونم درک کنم چرا اینقدر سخت است درک اینکه بعضی چیزها تماماً مال «من» اند، نه هیچ کس دیگر. نمی تونم درک کنم، کسی رو که چیزی که مال من ه رو به من نمی ده، از من دریغ می کنه، می رباید، می دزدد، و برای چیز یا کس دیگر هزینه می کند... دلم می سوزد... دزدی ها عادی شده اند؛ به ناخودآگاه سپرده شده اند...
نگران نباشششششششش!!!!!!!!!!!!!
چه شوخی مسخره ای...

- گفتن ام از سر نگرانی نیست؛ باور به وجود غفلت ها است، نه تعمداً آهسته راه رفتن ها
- نگران نیستم، اما نگران نبودن من، مساوی نبودن دزدی ها نیست! و از شومی آنها نمی کاهد. کاش این را می فهمیدی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر