رد پا - هفت

چقدر جالب که خودش رو عامل نمی دونه. یعنی سعی می کنه رشد بکنه و خودش رو رشد بده و بعد "بودن" حاصل شده رو در بستر جهان به نظاره می نشینه. من بجای این کار احتمالا دارم "بودن"هایم رو رشد می دم. یا بخواهم دقیق تر بگویم تصور "بودن"ام در ذهن خودم و بقیه رو دارم رشد می دم. رشد دادن خود آدم، خیلی دقیق مشخص نیست که چه تاثیری روی بودن ما می ذاره، باید دقیق نشست و دید. این می شه که در جواب می گه "ارادی بودنی نیست؛ شکستنی نیست؛ اجبار (خوب) چیستی تو و من و درک منتهی به رشد ه" میبینی بوضوح داره این رو انتقال می ده. یا اونجا که می گه "هر چیزی تنها وقتی جدی ست که جدی ست، نه قیل و نه بعد از آن"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر